كتاب كتائب أعلام الأخيار من فقهاء مذهب النعمان المختار

فرمودهاند: "مقصود از ظهور ما وجود اوست. أو را به هر دو طريق جذبه وسلوكـ تربيت كردهام. اكَر مشغول ميشود جهاني از أو منور ميكَردد".

جون در محرم سن ة اثنتين وعشرين وثمانمائه به نيت طواف بيت الله الحرام وزيارت نبيّه عليه الصّلوة والسَّلام از بخارى بيرون آمدند واز راه نَسَف به صَغانيان وترمذ وبَلْخ وهرات، به قصد دريافت مزارات متبرّكه روان شدند، همه جا سادات ومشايخ وعلما مقدم شريف ايشان را مغتنم شمردند وبه اكرام واعزاز تمام تلقى نمودند. به خاطر ميآيد كه جون ازولايت جام ميكَذشتند وبه قياس جنان مينمايد كه در اواخر جمادى الاولى يا اوايل جمادى الاخرى بوده باشد از سال مذكور، بدر اين فقير با جمعي كثير از نيازمندان ومخلصان به قصد زيارت ايشان بيرون آمده بودند وهنوز عمر من بنج سال تمام نشده بود. يكى از متعلّقان را كَفت كه مرا بر دوش كَرفته بيش محفّ ة محفوف به انوار ايشان داشت.

ايشان التفات نمودند ويكـ سر نبات كرمانى عنايت فرمودند، وامروز از آن شصت سال است. هنوز صفاى طلعت منور ايشان در جشم من است ولذت ديدار مباركـ ايشان در دل من. وهمانا كه رابط ة اخلاص واعتقاد وارادت ومحبتي كه اين فقير را نسبت به خاندان خواجكَان قدّس الله تعالى ارواحهم واقع است، به بركت نظر ايشان بوده باشد.

واميد ميدارم كه به يمن همين رابطه در زمرة محبان ومخلصان ايشان محشور كَردم، بمنّه وجوده. وجون در كنف صحت وعافيت وسلامت ورفاهيت به مكـ ة محترمه رسيدهاند واركان حج تمام كَزاردهاند، ايشان را مرضى عارض شده است، جنانكه طواف وداع در عمارى كردهاند واز آنجا متوجه مدينه شدهاند، شنبه بيست وسوم بمدينة رسيده اند واز حضرت رسالت ﷺ بشارتها يافته وروز بنجشنبه بجوار