كتاب كتائب أعلام الأخيار من فقهاء مذهب النعمان المختار

مرا ازين قوم كردآن يا از نظار كيان اين قوم كردان كه قسم ديكررا طاقت ندارم، مي كريم بود كه مستجاب باشد در سخنانان مولانا جلال الدِّين رومي مذكور است كه نور منصور بعد از صد وينجاه سال برروح فريد الدِّين عطار تجلى كردو مربي أوشد كفته اند: كه وي أو يسي مشرب بوده است وكفته اند كه مولانا جلال الدين رومي در وقت رفتن از بَلْخ ورسيدن به نسابور به صحبت وي در حال كبر سن رسيده است وكتاب اسرارنامه به وي داده روي دايمًا آن را با خود مي داشته ودر بيان حقايق ومعارف اقتدا به وي دارد، جنانكه مي كويد:

كرد عطار كشت مولانا … شربت از دست شمس بودش نوش

ودر موضعي ديكر كفته:

عطار روح بودو سنايي دو جشم أو … ما از بي سنايي وعطار آمديم

و آن قدر اسرار توحيد وحقايق اذواق ومواجيد كه در مثنويات وغزليات وي اندراج يافته، در سخنان هيج يك از اين طايفه يافت نمي شود.

مات سنة سبع وعشرين وسبعمئة وهو ابن مئة وأربع عشرة سنة، ودفن بنيسابور، انتهى.

* * *

[٥٨٤ - نور الدِّين الكسرتي]

الشَّيخ العارف الرَّباني، والمرشد الكامل النُّوراني، نور الدِّين عبد الرَّحمن الإسفراييني الكسرتي.

كان من أجلِّ أصحاب الشَّيخ أحمد الجُوْزَجاني، وأخذ عنه العلم اللَّدني والذِّكر والتَّلقين، عن الشَّيخ العارف رضي الدِّين علي لالا، عن الشَّيخ نجم الدِّين